پیرمرد و پیرزن

ساخت وبلاگ

پیرمرد به زنش گفت بیا یادی از گذشته های دور کنیم
من میرم تو کافه منتظرت و تو بیا سر قرار بشینیم
و حرفای عاشقونه بگیم
پیرزن قبول کرد
فردا پیرمرد به کافه رفت دو ساعت از قرار گذشت ولی پیرزن نیومد

وقتی برگشت خونه دید پیرزن تو اتاق نشسته و گریه میکنه
ازش پرسید چرا گریه میکنی؟
پیرزن اشکاشو پاک کرد و گفت:


بابام نذاشت بیامlrm;...!

.♥خنده خانه ♥....
ما را در سایت .♥خنده خانه ♥. دنبال می کنید

برچسب : پیرمرد و پیرزن عاشق,پیرمرد و پیرزن,عکس پیرمرد و پیرزن,عکس پیرمرد و پیرزن عاشق,عشق پیرمرد و پیرزن,عکس پیرمرد و پیرزن های عاشق,عکس پیرمرد و پیرزن ایرانی,عکسهای پیرمرد و پیرزن,عکس پیرمرد و پیرزن عاشقانه,دعوای پیرمرد و پیرزن, نویسنده : 2only-smileb بازدید : 197 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 10:47